فقط یک هفته از تاج گذاری آخرین شاه قاجار در 29تیر سال 1293خورشیدی گذشته بود که جنگ جهانی اول در اروپا شروع شد و سایه سنگین آن آسمان ایران را با وجود اعلام بی طرفی، سنگین کرد. انگلیس از جنوب، روسیه از شمال و عثمانی به تبریز هجوم بردند.
بریتانیا به بهانه جلوگیری از وقوع کودتای آلمانی در ایران، شهر به شهر ایران را اشغال کرد. در این بین، خراسان یکی از نابسامان ترین ایالت های ایران در دوران جنگ جهانی اول است که حالش در تاریخ در «کمال پریشانی و اختلال» ثبت شده است.
البته تمام ایران ناخوش احوال بوده و این اشغال، سرآغازی برای چند سال قحطی، بیماری، خشک سالی و مرگ و میر در کشورمان میشود. هم زمان با روزهایی که در تقویم تاریخ، پایان جنگ جهانی اول نام گرفته، به اوضاع اقتصادی و اجتماعی شهر مشهد در زمان اشغال چهارساله ایران در این دوران نگاهی انداخته ایم.
در نیمه اول سال 1916میلادی (حدود1294خورشیدی) یعنی دوسال پس از شروع جنگ جهانی اول، ایران عملا تحت اشغال قوای سه کشور بیگانه قرار می گیرد و به یکی از میدان های جنگ تبدیل و تهران ناچار به تبعیت از سیاست متفقین یعنی روس و انگلیس می شود. ایرانی که 9سال قبل، جنبش مشروطه را پشت سر گذاشته و برگی جدید از تاریخ خود را ورق می زند.
انقلابیون صدر مشروطه در تلاش برای آزادی کشور، احیای استقلال و تمامیت ارضی بودند اما عملکرد قوای بیگانه و حتی شخصیت هایی که با قدرت ها همکاری داشتند، تمامیت ارضی و استقلال مردم را نشانه گرفته بودند. برای نمونه در این دوران دولت وقت به قدری ضعیف شده بود که حتی به میل خود نمی توانسته برای خراسان حکمران و والی تعیین کند.
همین است که خراسان به یکی از نابسامان ترین ایالت های ایران تبدیل می شود. ایالتی که از حساس ترین مناطق مورد اصطکاک سیاست های روس و انگلیس در خاورمیانه نیز به شمار می رفته است. در دوران حکمرانی قوام السلطنه که البته مورد وفاق احمدشاه نبود، حتی در اطراف شهر و در مناطقی مانند زشک، چناران، جام، اشرار محلی مشغول خودسری و غارت میشوند و البته در خود شهر هم رفتار دوایر دولتی با اهالی کمتر از آن غارتگران نیست.
قوام السلطنه علاوه بر استبدادگری مانند بسیاری از حکام آن روزگار به فکر مال اندوزی بوده تا آن حد که املاک و اموال آستان قدس رضوی هم از دامنه حرص و آزش در امان نمیماند. در این میان، روزنامه های منتقد سیاست های انگلستان چون بهار و چمن و شرق ایران هم توقیف شده و اجازه عرض اندام نمییابند.
اما مشهد در دوران جنگ جهانی اول در ابتدا به اشغال روس ها در می آید. روس هایی که سابقه حضورشان در خراسان و شرق ایران به انعقاد عهدنامه ترکمنچایِ 1206خورشیدی برمی گردد. درواقع باید گفت ایران هم زمان با شروع حکومت دودمان قاجار به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی مورد توجه و نفوذ قدرت های بزرگ غربی قرار میگیرد.
همین هم بوده که پس از دوران مشروطه و بعد از قرارداد 1907میلادی بین روس ها و انگلیس، به سه منطقه تقسیم میشود. شمال ایران، منطقه نفوذ روسیه، مناطق جنوبی و جنوب شرقی در اختیار انگلیس و منطقه میانی بی طرف بوده است. در این تقسیم بندی خراسان البته در زمره مناطق تحت نفوذ روس ها قرار میگیرد.
اما یکی از پیامدهای حضور روس ها برای مردم مشهد اختلال در تأمین آذوقه اهالی است. قشون روس در تأمین زغال و مایحتاج نظامیانشان معضل داشتند و در زمانی که خراسان درگیر قحطی و کمبود غله بوده، درخواست های آنان بر کمبود آذوقه اهالی می افزاید.
روابط تجاری ایران با روسیه هم تحت تأثیر شرایط جنگی قرار گرفته واین یعنی تا پیش از جنگ، کالاهای تولید مشهد مانند خشکبار و بعضی مصنوعات، با قیمت مناسب در بازارهای روسیه به فروش می رسیده و از این سو مردم ایران و مشهد هم از مصنوعات روسیه که مرغوب و ممتاز بوده و ارزان، بهره می بردند اما جنگ این روابط را تضعیف میکند.
سه سال پس از شروع جنگ جهانی اول، انقلاب بلشویکی روسیه (انقلاب 1917میلادی) اتفاق می افتد و همین موضوع باعث خروج قشون روس از مشهد می شود که البته انگلیسی ها جایگزین آن ها می شوند. اما اتفاق دیگری رخ میدهد و آن، مهاجرت معکوس شهروندان روس به ایران و به ویژه مشهد است.
ماجرا از این قرار است که برخلاف دوره قاجار که اهالی مشهد و خراسان برای کار به روسیه مهاجرت می کردهاند، تعداد زیادی از شهروندان روسی از جمله مسلمانان مقیم بخارا و مرو، مهاجران، کارگران و تجار ایرانی و روس های درگیر مسائل سیاسی، به خاطر اختلافات بلشویک ها و منشویک ها مجبور به مهاجرت می شوند.
درواقع نزدیک بودن خراسان به روسیه و مرکزیت سیاسی مشهد باعث میشود تعداد بیشتری از آن ها وارد این شهر بشوند تا از این طریق به شهرهای دیگر ایران و خارج سفر کنند. کنسولگری انگلیس در مشهد که تعداد این مهاجران را به طور هفتگی یا یک ماهه ثبت می کرده در گزارشی تعداد این فراریان را بیش از 2هزار نفر مینویسد که گویا همه روزه وارد می شدهاند.
همین موضوع سبب میشود،برای جلوگیری از هر سوءاتفاقی در شهر به نظمیه دستور داده شود تا ارامنه بیکار را از خاک خراسان اخراج کنند. درهرصورت همه جا پر از فراریان شوروی بوده که ایران را به طور جدی تهدید می کردهاند. روس ها در میان مهاجرانی که در دوره قاجار و پهلوی به مشهد آمدند، وضعیت ممتازیتری داشتند چون در بین آن ها افراد تحصیل کرده زیاد بودند. به طوری که بیشتر طراحان و مهندسان شهری مشهد در دوره رضاشاه را همین مهاجران روس تشکیل میدهند.
اما درباره حضور بی شمار روس ها در گزارش یکی از اروپاییان که از مشهد عبور می کرده، نوشته شده است: «بسیاری از مغازه ها در مشهد تابلوی روسی دارند و زبان روسی را خیلی ها یاد گرفته اند و در معامله های خود با روس های ساکن شهر به راحتی با آن ها تکلم می کنند... مصرف بالقوه روبل ادامه دارد و نمایش قدرت هنوز دیده می شود.»
همان طور که گفته شد، با خروج روس ها از مشهد، انگلیسی ها جایشان را می گیرند. انگلیسی که بعد از روسیه در مشهد صاحب کنسولگری شده بوده است. آن ها وجود ایران و قدرت هایی چون روسیه را تهدیدی برای منافع خود در هندوستان می دیدند. انگلیسی ها نیز به محدودکردن فعالیت تاجران مشهدی که با آلمان ها در ارتباط بودند، پرداختند.
به طوری که اموالشان را توقیف و معامله با آن ها را قطع میکنند. اما اثر حضور نظامی روس و انگلیس در مشهد از نظر اقتصادی متفاوت بوده است. انگلیسی ها در بازار مالی مشهد نقش مهمی بازی می کرده و البته سود زیادی هم می بردهاند. برای نمونه حضور آنها نقش مهمی در بازار نان داشته است.
آنها همچنین نهر جدیدی از آب خیابان جدا کرده و به محل اقامت سربازان خود در شهر نو برده بودند. این مسئله در آن دوران بر گردش آسیاب های شهر تأثیر منفی میگذارد. در ادامه، نیروی نظامی آن ها از کاروان های شتر و وسایل ترابری تجار استفاده می کردند و کاهش وسایل نقلیه باعث افزایش قیمت اجناس می شود.
درهرحال نتیجه این تحولات گسترش فقر عمومی برای ایران و مشهد این دوران بودهاست. گرچه حضور این نیروها برخی از موانع تجاری را برطرف کرده بود. انگلیسی ها پس از روس ها، دیگر ضرورتی برای حضور پررنگ نیروهای نظامی خود در مشهد نمی دیدند.به همین دلیل از تعداد نیروهای خود کاسته و اسلحه شان را برای تجهیز ژاندارمری خراسان به قوام السلطنه میفروشند. گویا یک عمارت کهنه و دکل های بی سیم بازمانده قشون انگلیس هم در دوران جنگ جهانی اول در مشهدوجودداشته که امروز محل آن به چهارراه بی سیم شهرت دارد.
در شرایط آشفته مشهد که مردم در مضیقه هستند و مهاجران روسی بی سرپناه به شهر پناه آورده اند، مؤسسات خیریه داخلی و خارجی برای کنترل مشکلات و کاهش فشار اقتصادی و معیشتی اقداماتی انجام میدهند. ایجاد قصابی، دارالعجزه و دارالمساکین از جمله مؤسسات خیریه داخلی و خارجی برای مدیریت این بحران هستند.
مؤسسات خارجی هم مانند هیئتهای قفقازی، مسیون های آمریکایی و کنسولگری انگلیس با ایجاد سرپناه، جمع آوری اعانه و اطعام فقرا و مستمندان در کنترل بحران نقش دارند.اما پس از اتمام این آشفتگی ها در سال 1300خورشیدی و دو سال پس از جنگ جهانی اول، زمان قیام محمدتقی خان پسیان فرا می رسد. آزادی خواهی که به عنوان فرمانده ژاندارمری خراسان، روحی تازه در کالبد آزادی خواهان مشهد میدمد.
پی نوشت: برای تهیه این مطلب از کتاب «تاریخ اقتصادی مشهد» ازعلی نجفزاده و جلیل قصابیان، «تاریخ معاصر مشهد»تالیف دکتر یوسف متولی حقیقی و چندین سایت بهره برده شده است.